تاریخچه تبلیغـات
تبلیغات ریشه در زندگی اجتماعی انسان ها دارد و عملی است که در آن فروشنده یا تولیدکننده با انجام امری سعی دارد که خریدار را از تولید محصول یا خدمت خود آگاه کند.
تبلیغات ریشه در زندگی اجتماعی انسان ها دارد و عملی است که در آن فروشنده یا تولیدکننده با انجام امری سعی دارد که خریدار را از تولید محصول یا خدمت خود آگاه کند .
آنچه که امروز به عنوان تبلیغات نو و جدید میشناسیم، ریشه در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم در کشور ایالات متحده دارد. اما بهطور کلی برای تبلیغات اعم از سیاسی یا تجاری، میتوان سه دوره تاریخی قبل از انقلاب گوتنبرگ و اختراع و تکمیل ماشین چاپ در سال ۱۴۵۰ را در نظر گرفت:
- دوره علایم حجاری شده بر روی کاسه ها، کوزههای سفالی و…
- نشانهها و تبلیغ روی دیوارها وسنگنوشتهها
- جارچیهای شهر
البته تمام فرهنگها و تمدنهای گذشته، هر کدام به شیوهٔ خود تبلیغات را داشتهاند؛ به عنوان مثال راههای تبلیغ دین در ادیان مختلف بسیار زیرکانه است و پس از گذشت قرنها صیقل خورده و حرفهای است؛ مثل آئین سخنوری، خطابه و همچنین متون مذهبی که به عنوان ادعیه و احادیث متداول است.
استفاده از تبلیغات برای بهکار گرفتن اراده دیگران، مدیریت افکار عمومی و سوق دادن عموم افراد در جهت دستیابی به اهدافی معین، پیشینه تاریخی دارد.
با ظهور تمدن یونان، کاربرد نظاممند تبلیغ در زندگی نظامی و غیرنظامی آغاز شد. مجسمهها، معابد و عمارتها که نماد قدرت دانسته میشدند، نمونهای از تبلیغات بودند.
نمونهای مهم از تبلیغات در یونان باستان، به جنگ ایرانیان تحت سلطنت داریوش و خشایارشا و یونیان بازمیگردد.
در این جنگ، زمانی که یونانیان از پیروزی ناامید شده بودند، فرمانده آتنی با هدف گمراه کردن سپاه ایران مجموعهای پیام با اطلاعات گمراهکننده برای خشایارشا فرستاد.
این پیامها به گونهای تنظیم شده بودند که گویا از منابع خودی هستند، مبنی بر اینکه تعدادی از نظامیان یونانی که از دولتشهرهای کوچک به سپاه او پیوسته بودند، بهزودی شورش خواهند کرد.
این پیام باعث شد که خشایارشا از آن افراد استفاده نکند. تمیستوکلس (فرمانده آتنی)، این اطلاعات انحرافی و گمراهکننده را تا آنجا ادامه داد که خشایارشاه نیروهایش را برای گرفتن نیروهای یونانی که گمان کرد به سوی او بازمیگردند، اعزام کرد. در آخر هم تلاش کرد تا خشایارشاه را به حمله یونانیان در این شرایط نامساعد و نامناسب تحریک کند. در این جنگ، فرمانده آتنی با آگاهی از موفقیت تبلیغاتی که زمینه قوی حقیقت را دارند، با پیروزی نقطه عطفی در تاریخ را رقم زد
در زمان اپراطوری روم، جولیوس سزار برای اینکه مردم از جمهوریخواهی فاصله گرفته و حکومت سلطنتی را بپذیرند، نه تنها از تهدید، ترس، زور و اسارت در جهت رسیدن به خواستهاش استفاده نکرد بلکه تلاش کرد با تأثیرگذاری روی ذهنیت مردم، همکاری آنها برای حفظ حکومت سلطنتی فراهم آورد.
او میدانست برای جلب مردم به سوی سبک زندگی رومی و پذیرش اپراطوری روم، باید قدرت روم را به شیوههای مختلف در معرض نمایش بگذارد. او بخش اعظمی از غنائم به دست آمده از فتوحات نظامیاش را به این اختصاص میداد که با ساخت ساختمانهای باشکوه و مجلل با سبک خاصی از معماری، مجسمه، شعر و ادبیات، موسیقی، نمایش و سکه، قدرت و عظمت امپراطوری روم را نشان بدهد.
سکههایی با تصاویر و نمادهای حک شده از دلاوریها و قدرتمندیهای امپراطوری روم که به شکل گستردهای میان مردم رد و بدل میشد، نمونه خاصی از تبلیغات تودهوار در آن زمان بود. درواقع جولیوس سزار برای نشان دادن قدرت و عظمت روم، به پیروزیها و دلاوریهای نظامی بسنده نکرده و از فرهنگ و هنر نیز در جهت نشان دادن و تثبیت قدرت پادشاهی روم استفاده کرد.
در قرن هجدهم به موازات پیشرفت صنعت چاپ، کاغذسازی و حملونقل، پیامها میان مخاطبان بیشتری انتشار مییافتند؛ بنابراین پیشرفت در صنعت چاپ از یک سو و گسترش حملونقل از سوی دیگر بر روی تلاش مردم در جهت رسیدن به آزادیهای سیاسی بیشتر و شکلگیری انقلابها، تأثیر بسیاری گذاشت.
در آن دوره استفاده از کاریکاتور و تصاویر، از آنجا که محدودیت متن برای افراد بیسواد را نداشت، رونق یافت. کاریکاتورها یا برای تقویت یک موضع سیاسی و تحقیر مواضع دیگر بهکار میرفتند یا برای بیان نکات اخلاقی.
این کاریکاتورها و تصاویر، نقش بهسزایی در شکلگیری افکار سیاسی داشت و زبان جدیدی برای تبلیغات دانسته میشد.
تبلیغات در زمان جنگ جهانی اول، برای جلب تعاون و همکاری مردم ضروریت داشت.
از طریق رادیو، فیلم، داستانهای خبری، تصاویر، سخنرانیها، موعظه، کتاب، پوستر، بیلبوردها و شایعات، اطلاعاتی که روحیه میهنپرستی را تقویت و نفرت از دشمن را افزایش میدادند، منتشر میشدند و افکار عمومی را شکل میدادند.
در کنار تبلیغاتی که محتوایی واقعی و دقیق داشتند، تبلیغاتی اغراقآمیز و نادرست نیز در جهت نشان دادن بیرحمیهای دشمن انتشار مییافتند. نمونه مهمی از این نوع تبلیغ توسط متفقین بهکار گرفته شد، آنها با آگاهی از اینکه در آلمان واژه«کَداور» در مفهموم جسد، بهجای لاشه حیوان استفاده میشود. با استفاده از این واژه داستانی از اینکه آلمانیها، اجساد سربازان خود را برای گرفتن چربی میجوشانند، ساختند
با آغاز جنگ جهانی دوم، موضوعاتی مانند تبلیغ، ضدتبلیغ، نگرش و اقناع، مورد توجه محققان حوزه روانشناسی و روانشناسی اجتماعی قرار گرفت. آنها سعی بر فهم و اندازهگیری اثرات تبلیغ داشتند.
محققانی مانند اسپیر و اوتیس، کارکرد تبلیغات را «رسیدن به هدف اصلی جنگ (پیروزی)، بدون عملیات خشونتآمیز یا با حداقل هزینه و تلفات انسانی» دانستند.
به باور آنها، تا پیش از جنگ، تبلیغات در نقش بدیلی برای خشونت فیزیکی و پس از جنگ، مکملی برای خشونت فیزیکی میبود. اندیشمندان مکتب فرانکفورت مانند ماکس هورکهایمر و تئودور آدرنو، با توجه به تأثیرات بلند مدت محتوای رسانهها، از باورها و ارزشهایی که توسط رسانهها بازتاب داده میشدند، نگران بودند. به عبارتی میتوان گفت تأثیرگذاری و سوءاستفاده از تبلیغات بود که توجه محققان و پژوهشگران را به این موضوع جلب کرد و پس از اهمیت تبلیغات و استفاده از آن برای همگان آشکار کرد.
ظرفیت استفاده از روشهای جدید و مبتکرانه در تبلیغات قرن بیست و یکم با توجه به توسعه فناوریهای ارتباطی مانند تلفنهمراه، آیپاد، ماهواره ارتباطی، شبکه بیسیم برای رایانهها، دوربین دیجیتال و… افزایش یافت.
اینترنت که از اوایل ۱۹۹۰ رشد کرد نیز در این دوره، محدودیت رسانههای سنتی و قدیمیتر (روزنامه و تلویزیون) که تحت کنترل بیشتری بودند را نداشت. به عبارتی آزادی و دسترسی آسان، آن را به نیرویی قدرتمند و ضروری در تبلیغات تبدیل کرد.